قال را بگذار و باب حال زن(4)

ساخت وبلاگ
آقای خامنه‌ای در دیدار با دانشجویان(رمضان1400) انتخابات پرشور را مایه آبرو و حافظ امنیت کشور دانستند. به تبع حکم عقل شریف1 چنین خواهیم کرد. اما از یک اما و اگر حسابی در این باره نمیتوان چشم پوشید. انسان ایرانی چگونه باید توی دهن حاکمیتی بزند(= عقده گشایی کردن) که با کوته‌نظری‌ها و سهل‌انگاری‌هایش زمینه را برای قدر دیدن و بر صدر نشستن نسناسی از گروه اشباه‌الرجال فراهم کرد و بر دامنه ننگ و نکبتی افزود که از مدتها قبل با  دائرمداری فرهنگ توسعة شبه‌صنعتی جامة حیثیبت و شرافت و کرامت انسان ایرانی  را لکه‌دار کرده بود. آیا حاکمان اندیشیده‌اند که جمهور مردم هنگام «ازدحام پریشانی» رفتار و کردارشان را به دست عقده‌های متراکم میدهند و با خلوت کردن میدان رقابتهای موجّه سیاسی زبان کج‌اندیشان و بدخواهان را درازتر میکنند. دقیقتر اینکه چگونه مدیر ارشد اجرایی ناتوان و فشلی به نام حسن روحانی حتی بعد از باطل شدن برگهای برنده‌اش و در حالی که هیچ ادعایی با موضوع  محور بودن توان و سرمایه داخلی نکرده بود، بیش از دو سال سکاندارکشتی ناکارآمد دولت باقی می‌ماند و نمایندگان مردم با این توجیه که رهبر از دولت خواسته تا روز آخر با قدرت کار کند از حق استیضاح و به زیر کشیدن یک عنصر نامطلوب منع میشوند. چگونه حاکمیت حق شانزده میلیون انسانی را که به شخص مخالف حسن روحانی رأی داده‌اند نادیده می‌گیرد و آنان را کأن‌لم یکن تلقی میکند. به زعم بنده اینها جزو شوخی‌های زننده‌ای است  که حاکمان با مردم می‌کنند. از همین منظر، بنده افرادی را که با شرکت نکردن در انتخابات تصمیم به انتقام می‌گیرند سرزنش نمی‌کنم. عیب اصلی متوجه حاکمان و صاحب‌منصان است. تکمله: جماعت آگاهند که انگیزه‌های محلی و قومی – قب قال را بگذار و باب حال زن(4)...
ما را در سایت قال را بگذار و باب حال زن(4) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahahmadi بازدید : 87 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 10:51

با پشتی خمیده و سر و وضعی نابسامان کنار جوی به تیر برق تکیه داده. چرت می‌زند و تا آستانة زمین سر فرو می‌آورد. نمی‌پرسیم کیست یا حال‌وروزش چرا اینگونه هست. می‌شنویم که میگویند: «روزی تکنیسین درجه اول بود.» به این میگوییم «مزیت». میتوانیم بگوئیم نقطة مثبتِ آن آدم یا فایده و هنرِ این آقا. مهم این است که بر آن آدم مزیتی مترتب باشد تا بتوان با آن رهایی از نکبت وضع موجود و درک مراتب بالاتر حیات را برایش میسّر و میسور کرد. داستان تراکم تلخی‌های زندگی اجتماعی ایرانیان (بخوانید «ازدحام پریشانی») بی‌شباهت به حال و روز آن آدم نیست. باید مزیت یا مزیت‌ها را شناسایی کرد. وفور معادن یا منابع انرژی مزیت نیست. همچنانکه تنوع اقلیم یا وسعت سرزمین نمیتواند نجات‌بخش باشد. و أیضا ضریب هوشی ایرانیان یا موقعیت ژئوپلتیک ایران‌زمین. مزیت ایران همان است که  زنده‌یاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن در سخن‌ها را بشنویم قلمی کرد: «...ایران به چه نیاز دارد؟ به پول فراوان؟ به آب و باران؟ به ذخائر معدنی پایان‌ناپذیر؟ به نیروی نظامی قوی؟ به تکنولوژی پیشرفته؟ به حمایت بین‌المللی؟ به اتم؟ خوب هر یک از اینها میتوانند از جهتی کارساز باشند، ولی هیچ یک به تنهائی مشکل او را حل نمی‌کنند. او به یک چیز احتیاج دارد و آن انسان است، همین و بس. اگر آن را داشت همه چیز دارد، و اگر نداشت به جائی نخواهد رسید.»مزیت ایران امروز انسان است و صدالبته نه همة ایرانیان. اشراف از این طبقه مستثنا هستند. و اشراف حکومتی به طریق اولی انیرانی‌اند. مرادجویی و شخصیت‌پرستی بارزترین ویژگی قاطبة ملت ایران است. سیدابراهیم رئیسی در حالی در 1396 شانزده میلیون رأی آورد که در معرض تخریب شدید نسناسها قرار گرفته بود. همچنین دکتر سعید جلیلی که به صداقت قال را بگذار و باب حال زن(4)...
ما را در سایت قال را بگذار و باب حال زن(4) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahahmadi بازدید : 83 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 10:51

مقداری آب و نانسامان زنده ماندن آدمیان را بسنده استاما برای زندگییا آنچنانکه در گونه گونی فصل ها دیده ایم - از مرگ زمستان تا بهار بالندگی-باید روانه شدبا آفتاب عقلباید یگانه شددستی دراز میکنمپیمان و عهد راسوی پیمبر درونکوری چشمطبع دون. + نوشته شده در سه شنبه سی و یکم خرداد ۱۴۰۱ ساعت 17:44 توسط هیچآقا  |  قال را بگذار و باب حال زن(4)...
ما را در سایت قال را بگذار و باب حال زن(4) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahahmadi بازدید : 83 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 10:51